شفیع بهرامیان – روزنامهنگار/
«ارومیه پل پیروزی یا تله شکست نهایی پزشکیان!» جملهای که در روزهای تبلیغات انتخاباتی مرحله اول و دوم چهاردهمین دوره ریاست جمهوری در محافل مختلف پرتکرار بود؛ چه اینکه سفر روحانی در ایام تبلیغات انتخاباتی سال ۱۳۹۶ به ارومیه درحالیکه از همهجا رانده و کاملاً درمانده بود چنان کمپین انتخاباتی او را زنده کرد که در عرض چند روز ورق به نفع او برگشت و برای بار دوم با آرای زیادی رئیسجمهور شد. این اتفاق در سال ۱۴۰۳ نیز دیگربار تکرار شد چراکه آخرین سفر استانی مسعود پزشکیان برای تبلیغات انتخاباتی همان ارومیه بود؛ مرکز استانِ حساس، چند قومیتی، استراتژیک و پر از مسئله آذربایجانغربی! همین سفر بود که کمپین در اول سرد انتخاباتی پزشکیان را زنده کرده و بهراه انداخت و درنهایت، پیروزی وی رقم خورد.
تحلیل تاریخ سیاسی ارومیه نشان میدهد حداقل در آوردگاههای سیاسی ۲۰ سال اخیر، این دیار نقش مهمی در نتایج و سرانجامِ رقابتهای سیاسی و انتخاباتی کشور داشته ولی خود هرگز نتوانسته از ظرفیتهایش به سود مردم و ساکنانش بهره بَرَد.
اکنونکه رئیسجمهور منتخب و تیم مشورتی وی برای انتخاب اعضای کابینه و حتی استانداران و سایر کارگزاران اصلی دولت پزشکیان در «ساختمان سرخ» ریاست جمهوری در پاستور مستقرشدهاند باز اما به نظر میرسد «اولین اشتباه دولت مسعود در چینش و گزینش دولتمردان در و از آذربایجانغربی آخرین اشتباه وی خواهد بود!» چهاینکه هرگونه تعجیل و یا بیتوجهی به ترکیب جمعیتی تُرکی-کُردی آن و مطالبات و خواستهای هر یک از دو سوی این معادله میتواند بازتاب وخیمی در احوال نهچندان پایدار مسقطالرأس پزشکیان (مهاباد-ارومیه) و سایر مناطق این استان داشته باشد.
داستان این سامان اما جایی جالب میشود که از همان فردای اعلام نتایج نهایی و درحالیکه اعضای شورای مرکزی ستاد پزشکیان در ارومیه مشغول رتقوفتق و تسویه امور ستادی و تقدیر و تشکر از مردم و رأیدهندگان بوده و هستند صفی طویل از فرصتطلبانِ زنبیل بهدست وزارتی و «والیخواهان» راهی تهران شدهاند و احتمالاً پزشکیان بهرسم ادب و مهماننوازی مردمان همشهریاش مجبور باشد ساختمانی مجزا در کنار همان بنای سرخ پاستور برای سهمخواهان ارومیهای تدارک ببیند. سهمخواهانی که برخیشان همین یک ماه قبل در جلسات «برج جمال ارومیه» چنان بر پزشکیان تاخته و وی را فاقد ویژگیهای رجل سیاسی برای ریاست جمهوری میدانستند که هرگز گمان نمیرفت -فقط ۲۰ روز بعد- هم اینان برای گرفتن عکس یادگاری در کنار «مسعود» بهدور از چشم محافظان، از زیر نردههای پاویون فرودگاه ارومیه «جیمی جامپوار» خود را به وی رسانده و دست بیعت ظاهری به وی دهند که انگشت تمام ناظران از این چرخش آنی! به نشان تعجب در دهان مانَد!
برخی دیگر نیز که شاید تنها افتخارشان تشویق و تحریض عدهای جوان احساساتی برای پاره کردن و پایین آوردن بنرهای به زبان فارسی و کُردی نوشتهشده مراسم استقبال از «محمدجواد آذری جهرمی» در ورودی سالن ۲ هزارنفری خانه جوان ارومیه است اکنون در صف زنبیلبهدستان پاستور برای گرفتن غنیمت ایستادهاند درحالیکه خود و حزب متبوعشان تا آخرین لحظه در آرزوی بازگشت دقیقه ۹۰ لاریجانی بودند! به این سیاهه البته میشود طیفی از نمایندگان پوپولیست ادوار که باعثوبانی اصلی واگرایی بین ساکنان این استاناند را نیز اضافه کرد! همه اینان البته فراموش کردهاند که در طول ۱۵ سال گذشته در هیچ استانی کسی ردای وزارت یا استانداری بر تن نکرده مگر قبلاً از فیلتر و حمایت مجمع نمایندگان استان خویش رد شده باشد.
باتوجه به عدم تشکیل تا امروزِ مجمع نمایندگان استان و همچنین صفهای طولانی «مجاهدان شنبه» ارومیهای در ورودیهای منتهی به پاستور تهران باید دوباره تأکید کرد که «هرگونه تصمیم عجولانه برای این استان اولین و آخرین اشتباه دولت جدید خواهد بود.» البته بعید است مردی چون مسعود پزشکیان که زیروبم این استان را بسیار خوب میشناسد اسیر این صحنهآراییها شود.